دلنوشت
بزرگترین جنگ
بزرگ ترین جنگ در اساطیر یونان باستان
در اساطیر یونان
خلاصه :
یه نکته مهم فرزندان کرونوس باید اسیبی ببینند که غیر قابل درمان باشه و بمیرند که یعنی بدون غذا هم زنده می مانندبه محل حکومت کرونوس (Kronos) در کوهستان اوثریس (Mount Othrys) بازمیگردیم که در هفتههای گذشته (انگار صد سال پیش بود ولی فقط دو هفته گذشته است) اتفاقات زیادی در آن رقم خورد:تولد فرزندان کرونوس و ترس او از به حقیقت تبدیل شدن نفرین پدرش اورانوس (خدای آسمان – Uranus)، که سادهترین و بیدردسرترین راهحلی که برای آن پیدا کرد بلعیدن نوزادان بود را پشت سر گذاشتیم و دیدیم تاریخ چگونه خود را تکرار کرد و همانطور که کرونوس با نقشه مادرش گایا (مادر زمین – Gaia) از اورانوس انتقام گرفت و او را برکنار کرد، زئوس (خدای خدایان – زئوس) نیز که دور از چشم پدر بزرگ شده و به قهرمانی بیمانند بدل شده بود، با نقشهها و تدابیر مادرش ریئا (Rhea) موفق شد خواهران و برادرانش که توسط پدر بلعیده شده بودند را نجات داده و کرونوس را به خوابی عمیق بفرستد.
کرونوس فرمانروای هستی و خورنده فرزندانش 🙂
پس از آنکه خواهران و برادران زئوس با او پیمان بسته و نام خود را به “خدایان” (Gods) تغییر دادند و برکناری کرونوس را جشن گرفتند، کمکم خبر به گوش سایر تایتانها (Titans)، که همگی یاران و همپیمانان کرونوس بودند، رسیده و زمان نبرد بزرگ تاریخ هستی میان خدایان و تایتانها فرا میرسد.این نبرد با عنوان بزرگترین نبرد و ویرانی سراسر هستی در اساطیر یونانی شناخته میشود که نامش تایتانومکی (Titanomachy) گذاشته شده و براساس آن سرنوشت هستی تا ابد مشخص میگردد.
نبردی ده ساله
با اینکه جزئیات این نبرد اسطورهای و وحشتناک میان خدایان و تایتانها تا حد زیادی در طی گذر زمان نابود شدهاند اما در اساطیر یونان به وضوح اشاره شده است که در طی این نبرد، جایجای زمین که سراسر پوشیده از آب بود متلاشی شده و در اثر لرزشهای وحشتناک قارهها و خشکیها بر روی آن پدید آمدند. آتش ناشی از این نبرد سهمگین کوهستانها را پدید آورده و خشم خدایان و تایتانها به شکل گدازههای آتش و مواد مذاب از آنها به بیرون پرتاب میشدند.
تایتانها در برابر خدایان
در این نبرد مشخص است که قدرت تایتانها و همپیمانان کرونوس صدها بار بیشتر از خدایانی بود که تازه متولد شده و کودکانی بیش نیستند اما بسیاری از تایتانها که دل خوشی از کرونوس نداشتند با خدایان همراه شده و نبرد را به نفع آنان پیش میبردند.
در میان آنها فرزندان یکی از برادران کرونوس، یَپِیتوس (Iapetus) نیز حضور دارند که اگر به خاطر داشته باشید گایا در فرآیند یافتن انتقامجو از اورانوس این فرزندان را نفرین کرده بود… فرزندانی به نامهای پرومتئوس (Prometheus) و اپیمتئوس (Epimetheus) که از قدرتمندترین تایتانها بودند برای خدایان و برادرشان اطلس (Atlas) برای تایتانها مبارزه میکردند.
نبرد میان خدایان و تایتانها
این نبرد کاملا ناعادلانه بود که متیس (Metis – دایه زئوس) او را راهنمایی میکند که خواهران و برادران هیولاگونه کرونوس که در ابتدا توسط اورانوس و پس از برکناری او، توسط کرونوس به اعماق تارتاروس (Tartarus – سرزمین زیر زمین) تبعید شده بودند را همپیمان خود کند. این هیولاها همان سایکلوپس (Cyclops – غولهایی تکچشم) و هکاتونکیرس (Hecatonchires – هیولاهایی با پنجاه سر و صد دست) هستند که زئوس با دادن وعده آزادی آنها را همپیمان خود میکند.
این یاران جدید دست به دست هم داده و نه تنها با شجاعت در نبرد مقابل تایتانها مبارزه کردند بلکه سه سایکلوپ یعنی برانتیز (Brontes – رعد)، اِستِروپیز (Steropes – برق یا آذرخش) و آرجیز (Arges – روشنایی) قدرتهای خود را یکی کرده و تمام آن را در یک سلاح برای زئوس جمع کردند. این سلاح صاعقه (Thunderbolt) نام گرفت که قدرتی بیمانند در سراسر هستی در اختیار زئوس قرار میدهد.
صاعقه؛ سلاح مخصوص زئوس
با کمک تمامی این موجودات قدرتمند، در نهایت پس از ده سال خدایان موفق شدند بر تایتانهای پیروز شده و در برابر زئوس سر تعظیم فرود میآورند. در این نبرد ده ساله اما زمین به کلی تغییر یافته و ماهیتهای جدیدی همچون آتش، آب پاک (Freshwater) از خشم و قدرت خدایان و تایتانها شکل میگیرند.
با پیروزی خدایان دنیا وارد عصر جدیدی میشود که اساطیر یونان نام آن را “عصر طلایی” میگذارد. زئوس به عنوان وارث هستی و حاکم خدایان و فرمانروای سراسر هستی برگزیده شده که پس از نبرد تایتانومکی رنگ و بویی تازه یافته است.
ده سال نبرد و شکلگیری دوباره زمین
عصر طلایی
زئوس برای آغاز عصر طلایی خود باید قبل از هر کاری مطمئن میشد که دشمنانش (تایتانها) دوباره بر علیه او شورش نخواهند کرد و به همین منظور او برای هر یک از قدرتمندترین آنها مجازات هوشمندانه در نظر گرفت تا به قدری آنها را سرگرم کند که هرگز فرصت فکر شورش به ذهنشان خطور نکند:
اطلس: در میان پسران یَپِیتوس، اطلس تنها پسری بود که در ارتش تایتانها باقی ماند و تا زمان شکست کامل حاضر نشد دست از مبارزه بردارد. اطلس قدرتمندترین قهرمان و فرمانده ارتش تایتانها بود و زئوس باید فکری برای مشغول نگه داشتن او میکرد تا دوباره فکر شورش علیه خدایان به سرش نزند.
طاق آسمان بر شانههای اطلس
زئوس، به عنوان وارث آسمانها و زمین، همچون اجدادش یعنی اورانوس و کرونوس وظیفه داشت طاق آسمان را بر فراز زمین نگه داشته و مطمئن شود که زمین و آسمان با یکدیگر برخورد نمیکنند. زئوس مجازاتی که برای اطلس در نظر گرفت راهحلی هوشمندانه بود چرا که به او اجازه میداد با یک تیر دو نشان بزند.
او اطلس را تا ابد محکوم به نگه داشتن طاق آسمان بر فراز زمین میکند و هم وظیفه خستهکنندهای که به دوش فرمانروای هستی بود را به گردن اطلس میاندازد و هم او را به اندازهای مشغول نگه میدارد که حتا برای کسری از ثانیه فرصت استراحت نداشته باشد.
اطلس طاق آسمان را نگه میدارد
به این ترتیب اطلس طاق آسمان را در محل تلاقی قاره آفریقا و اروپا آسمان را بر روی شانههایش گذاشته و تا به امروز آن را بر جای خود نگه داشته است. براساس همین داستان کوهستان اطلس در شمال آفریقا برگرفته که نماد شانههای این تایتان بزرگ است نامگذاری شده و در کنار او اقیانوسی جریان دارد که نه تنها نامش از این قهرمان اساطیری برگرفته شده (اقیانوس اطلس) بلکه محل شکلگیری قلمروی سرزمین مرموز و اسرارآمیز آتلانتیس (Atlantis) نیز میباشد.
مجازات اطلس
برای احترام به این شخصیت بزرگ اساطیری و شجاعتهایش امروزه نقشه زمین را نیز “اطلس” مینامند.
کرونوس: برای کرونوس و تمام جرمهایش (قطع عضو پدر، تبعید خواهران و برادران هیولاگونهاش، بلعیدن فرزندان و تقسیم نکردن قدرت در میان سایر تایتانها)، نفرینی اورانوس که در زمان قطع عضوش توسط کرونوس جاری کرده بود بالاخره به حقیقت بدل شده و کرونوس محکون به تحمل زجری آهسته و طاقتفرسا میشود.
مجازات کرونوس
زئوس پدرش را محکوم به شمردن بینهایت میکند. کرونوس تا ابد وادار میشود هر دقیقه، هر ساعت و هر روز را شمارش کند و به این ترتیب تا پایان هستی هرگز فرصتی برای فکر شورش علیه خدایان به او داده نمیشود.
نام کرونوس که لقب “پدر زمان” به او داده میشود را امروزه در هر آنچه عمل شمارش را انجام میدهد میبینیم: ابزارهایی مانند کرونومتر، کرونوگراف و … سلاح مخصوص کرونوس، داسی که با آن موفق به قطع عضو پدرش شده بود نیز به شکل نمادین باقی مانده که کمکم و آهسته با نوای تیکتاک ساعت پیش میآید و هر آنچه بر سر راهش قرار میگیرد را در زمان مناسب قطع میکند…